چرخه ی حیات
در محور فواره ها
شکوه بلوری پروازی بی باکانه ،همانقدر جاودانه است که:
سرنگونی!
تسلسلی ناچار و بی فرجام......
دلم ، در پی بی تابی نهری است :
جاری ٬در یلدای نوازش کوه
تا ..... تنگی آغوش دریا
آنجا که بوسه ی آفتاب چنان مستش می کند
که حتی نزول هر قطره اش ....طراوت باران باشد ...
پ . ن: شاید "بزرگداشت" .... فقط روزی باشد در تقویمی
تکراری ...کهنه
ولی ، به یاد نیما یاشیم
شاعری که " نو " آفرید
+ نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم دی ۱۳۹۰ ساعت توسط ساقی
|